قوانین مورفی

شاید خیلی هاتون ادوارد مورفی رو بشناسید شایدم نه ولی حتما به بدشانسی هایی که براتون بوجود میاد بصورت عادی نگاه نمیکنید و شاید بعضی وقتا شده که میگید گند بزنه به این شانس که هروقت بهش نیاز دارم نیست اما بد نیست بدونید آقای مورفی مرحوم یه سری قوانین رو که امروزه به عنوان قوانین بدبینی و بدشانسی مورفی معروفه مطرح کردند که اگه او مطرح نمیکرد امروز باز مثل پست قطره چکان من مطرحش میکردم به اسم خودم ! .بعد ۵۰ سال بعد بجای مورفی اسمش میشد قوانین مش قلی میرزا !!


مورفی یکی از تکنسین های با سواد نیروی دریایی آمریکا بوده که نشون میده همچین آدم بی سوادی هم نبوده و سرش به تنش می ارزیده ! ادوارد همه چیز رو در منفی ترین و بدبینانه ترین حالت خودش میدیده و اعتقاد داشته اگه قرار باشه یه اتفاق ناگوار رخ بده این اتفاق از طریق ناممکن ترین روش ممکن حتما رخ خواهد داد !! یکم پیچیده شد اما بذارید با چندتا از قوانینش آشناتون کنم :

۱- نیم ساعت منتظر اتوبوس میمونید نمیاد اما تا یه سیگار روشن میکنید میبینید اتوبوس اومد و باید خاموشش کنید !

۲-همه ی خوب ها تصاحب شده اند و اگه فکر میکنی یه دوست دختر یا دوست پسر همه چی تموم پیدا کردی اشتباه میکنی چون اگه همه چی تموم بود به تو نمیرسید !

۳- مهم نیست که چقد وقت صرف گشتن واسه یه جنس خاص تو بازار میذارید چون ۵ دقیقه بعد از خرید اون جنس ٬ همون جنس رو با تزیینی زیباتر و قیمتی ارزونتر تو مغازه ی بعدی پیدا میکنید !!

۴- اگه یه چیز با ارزش مثل الماس از دستتون بیفته ٬ حتما به دورترین و دست نیافتنی ترین نقطه ی ممکنه خواهد افتاد !

۵- اگه تو اتاقت دنبال چیزی میگردی اون چیز رو در آخرین بخش اتاقت که میری سراغش پیدا میکنی !

۶- هر چیزی که بتونه خراب شه خراب می شه اون هم در بدترین زمان ممکن !

۷- همیشه وسایل نقلیه عمومی مثل هواپیما و قطار با تاخیر حرکت میکنند مگر اینکه شما دیر برسید چون درست سر وقت رفته اند !!

۸- میزان عشق تو به کسی نسبت عکس دارد با میزان علاقه ی او به تو !

۹- هرچی شخصی کامل تر و زیباتر هست فاصلش به همون نسبت از تو بیشتره !

۱۰- روزی که عجله نداری اوتوبوس سر موقع به ایستگاه میاد اما روزی که عجله داری اتوبوس هم در دیرترین زمان ممکنه به ایستگاه میرسه !

چندتا قانون هم من به ذهنم رسیده که برام پیش اومده و جاش رو تو این قوانین خالی میبینم :

۱- وقتی گوشیت همراته هیچکی بهت زنگ یا اسمس نمیده اما تا دو دقیقه میخوای بری دستشویی وقتی بر میگردی میبینی ۲۰ تا میس کال و ۱۰ تا اسمس داری !

۲- هر وقت میخوای بری خونه تو ساختمون پرنده پر نمیزنه اما وقتی دوست دخترت رو میخوای بیاری خونه یکی از همسایه ها یادش اومده در خونشون رو درست کنه ٬ اون یکی یادش اومده گلدوناشو آب بده ٬ اون یکی یادش اومده با بچش تو حیاط بازی کنه و ..

۳- وقتی دوست دختر نداری همیشه خونتون خالیه اما تا یه دوست دختر پیدا میکنی همه یادشون میاد باید تو خونه بمونن کلی کار نا تموم دارن !

۴- اگه تو امتحان پایانترم و یا سر کنکور دیدی داری خیلی خوب همه رو جواب میدی بدون داری گند میزنی و  بهتره سریعتر پاشی تا منفی نزدی !!

۵- همیشه تو امتحانا ۸۰ درصد سوالا از اون ۲۰ درصدی میاد که نخوندی !!

یکی از جملات معروف مورفی :

لبخند بزن .. فردا روز بدتریه !

اما خب میگن به هرچی هرجور فکر کنی در هر صورت درست فکر کردی ! این از نظر متافیزیک اثبات شده برای همین جناب مورفی مرحوم هم به جالب و در عین حال عجیب ترین شکل ممکنه از دنیا میره و به نظر من آخرین قانون مورفی رو با مرگش بوجود میاره.

نحوه ی مرگ :

یه شب تو یه بزرگراه سوخت ماشین آقای مورفی تموم می شه ٬ اون شب تو بزرگراه ترافیک بوده و ماشین ها با سرعت مورچه می رفتن ٬ آقای مورفی هم می زنه بغل که بقیه راه رو با تاکسی بره. همینجوری ریلکس کنار بزرگراه واستاده بوده که یهو ماشین یه توریست انگلیسی که داشته خلاف جهت می اومده تلپی می زنه بهش و می میره !! اتفاقا اون روز لباسش هم سفید بوده . حالا فکر کن با یه لباس سفید کنار یه بزرگراه شلوغ واستاده باشی  بعد یه گاگولی در جهت مخالف بیاد بهت بزنه و بمیری . احتمالا موقع جون دادن این جمله ی معروفش روی لبش بوده :

اگه یه راه برای خراب کردن چیزی وجود داشته باشه او همون یه راه رو پیدا می کنه ..

 پ.ن:

اگه این بحث براتون جذابه برید به وبسایت رسمی قوانین مورفی : http://www.murphys-laws.com/

(27 آذر 1390)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هومن

قانون قطره چکان !

این همه قانون از بچگی به خوردمون دادن هیچی نگفتیم و همینجوری مثل طوطی حفظ کردیم تا بتونیم تو امتحانا کم نیاریم حالا یه قانون من میخوام به اسم خودم ثبت کنم ! چرا که نه ؟!

این قانون از حالت نظریه در اومده و به اثبات رسیده و حالا کاملا قابل اجراست .قانون جاذبه نیوتون رو که میدونید چی باعثش شد ؟! جریان همون سیب و درخت و اینا ! و اما جرقه این قانون در ذهن من :

 آخرین روز کلاس های تابستونی طوری پیش رفت که با دو تا از دخترهای خوب کلاسمون رفتیم یه فست فود در ضلع غربی میدون پونک کنار پاساژ گلستان اگه اشتباه نکنم . یکیشون از بچه های کرج و دیگری از بچه های همدان بود . حرف های مختلفی زدیم تا اینکه بحث افتاد سر اینکه آیا من دوست دختر دارم یا نه !! میگفتن عمرا تو جی اف نداشته باشی !! من پاسخ روشنی بهشون ندادم اما گفتم من یه زمانی یکیو داشتم که خیلی هم دوسش داشتم ولی نشد به هم برسیم . این باعث شد تا کنجکاوی دخترونشون اجازه نده من بحث رو مسکوت بذارم . رکسا*نا که از دخترهای خوب کلاسمون بود چون زرنگ بود خواست از تجربیات من استفاده کنه برای رابطه ای که خودش داشت و تازه هم شکل گرفته بود انگار . میخواست بدونه آیا پسره دوسش داره یا همه ی حرف هاش الکیه . چون دوست نداشت با کسی باشه که درنهایت بهش نرسه و پسره هم از قرار معلوم بهش قول روشنی در این باره نداده بود .از من نشونه میخواست برای اثبات علاقه ی پسره . من این قانونی رو که به اسم قانون قطره چکان اینجا برای اولین بار ثبت میکنم رو اونجا بطور اتفاقی تحت عنوان یک مثال بیان کردم که خیلی هم هردوشون خوششون اومد و این باعث شد که روش فکر کنم و در نهایت با شما به اشتراک بذارم .

مواد لازم قصه ی ما یه پسر + یه پارچ آب که نماد روح و جسم یه دختره + یک دختر هست .

دختری که توی یه رابطه با یه پسر هست یه پارچ آب تو دستش داره که مالک اونه (همون احساسات و عواطف و البته جسم خودش) و اساسا پسر قصه ی ما به خاطر نیاز و تشنگی که داره سراغ اون دختر میره چرا ؟ چون همه ی نیازش رو اون پارچ آب برطرف میکنه و خیلی رُک بگم اگه این پارچ آب رو دست موجود دیگه ای میدید سراغ اون میرفت نه شما ! شما چندین حق انتخاب دارین تو رابطتون با اون پسر . میتونید از آب وجودتون توی لیوان ٬ توی قطره چکان و یا توی پارچ بدید یا هم اصلا آبی ندین به اون پسر . چه اتفاقی میفته به نظرتون ؟؟ دختری که کل پارچ رو به پسر داده مسلما زودتر هم آب نمادینش رو برای پسر رو کرده و پسر رو به طرز وحشتناکی سیراب کرده طوری که دیگه تا مدتها پسر دوست نداره سمت آب نمادین بره و بطور کل از اون پارچ و آب و ساقی زده و خسته میشه و میره .. دختر دوم که در لیوان این آب رو به پسر داده هم به همین صورت هست با این تفاوت که پسر دیرتر از مورد قبلی از این دختر سیر میشه و دختر سوم که آبی به پسر نداده هم باعث میشه پسر یا از تشنگی بمیره (قطع محترمانه رابطه) و یا بره سراغ منابع دیگری (خیانت) برای سیراب شدن ! اما دختر خوب کدوم دختره ؟؟ درسته همونیکه با قطره چکان آب میده به پسرش ! اینجوری پسر همواره نیازمند آب نمادین دختر میمونه . نه سیراب میشه که تَرک کنه و نه از تشنگی سراغ منابع دیگه میره ..

به نظرم دخترهایی که تو رابطه شکست میخورن مشکلشون اینجاست . یا کل پارچ رو میدن به پسر و یا اصلا آبی نمیدن که این باعث میشه پسر بره و یا بی وفایی کنه و یا خیانت . من معتقدم حدود یک رابطه رو باید دختر تعریف کنه و دختریکه احساسش رو توی قطره چکان میذاره و در اختیار پسر قرار میده همیشه موفق تره چون پسرها ( از جمله خودم ) چیزی رو دوست دارن که سخت بدست میارن و کم کم بدست میارن . پسرها موجودات ساده ای هستن که خیلی راحت میشه اونها رو به سمت دلخواه هدایت کنید به شرطیکه بلد باشید چطور پشت رول بشینید !

وقتی یه نظریه تبدیل به قانون میشه یعنی مثال نقضی برای رد اون نظریه وجود نداشته و این قانون من هم براش هیچ مثال نقضی نیست و برای همه ی پسرها صادقه . لازم به ذکره که این آزمایش روی موش آزمایشگاهی صورت نگرفته و مفعول آزمایش خودم بودم و قدم به قدم مشاهدات و نتایجم رو ثبت میکردم !! پس قابل اجراست ! 

امیدوارم همه ی دخترهای جامعمون برای بهتر شدن رابطشون یه قطره چکان که قیمتی هم نداره بخرن و آقاشون رو با آبیاری قطره ای برای خودشون نگه دارن !

استفاده از این مطلب با ذکر منبع بلامانع است .

نوشته شده در تاریخ: 15 آذر 1390

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هومن

S.E.X از تقدس تا گناه

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
هومن

دابل کروچر انسان

Curvature = انحنا = کروچر

انسان دو نوع کروچر داره یکی روحی یکی جسمی . که این دو منحنی زمان تولد انسان پیک هستن و زمان مرگ اکسترمم مینیمم خودشون رو دارند . این وسط یعنی از شروع زندگی تا پایانش این دو تا منحنی سینوسی همش در حال نوسان هستن بطور نا منظم البته.

بعضی روزها احساس میکنی از نظر روحی ضعیفی و نمیخوای اینطوری باشه اما برای رسیدن به خواستت فقط باید تا روز بعد احتمالا صبر کنی تا اون منحنی روحیت سرازیری رو طی کنه و به سربالایی برسه و بلعکس بعضی روز ها میبینی روحیت خوبه اما از نظر فیزیکی حالت رخوت داری اینم بر میگرده به منحنی فیزیکی .

کروچر ها برای هر فرد هنگام تولدشون رقم میخوره و گفته میشه "های کروچر" مربوط به روز ۱۴ مارچ میلادی هست که هرکس تو این روز به دنیا بیاد تو زندگی بیشتر دابل کروچرش هماهنگی دارن و در نتیجه آدم موفق تری هست . آلبرت انیشتین در این روز مقدس به دنیا اومده ..

بعضی روزها انگار روز تو نیست ٬ بعضی روزها هرکاریشم بکنی شانس یارت نیست ٬ بعضی روز ها از زمین و زمون بد میاری و .. این روزها روزهایی هست که طبق محاسبات دقیق اخترشناسی و علم ماوراالطبیعه کرو های تو با هم سازگار نیستن اما بلعکس بعضی روز ها خیلی سرحال و پر انرژی هستی ٬ همه چی بر وفق مرادته و خیلی خوش شانسی ٬ از همه طرف بهت میرسه و کلا جیک جیک مستونته ! بهت پیشنهاد میکنم تو اینجور روزها اصلا نخواب چون دابل کروچرت روی اکسترمم ماکسیمم قرار دارند و به هرچی دست بزنی اون روز طلا میشه پس استفاده کن !

فلسفه ی گرفتن عروسی تو روزهای خاص هم همینه.به نظر من هندو ها یکی از خرافاتی ترین و در عین حال پیشرفته ترین قوم ها در دنیا در علم ماوراالطبیعه هستن.وقتی میخوان ازدواج کنن یک روحانی رو میارن تا تاریخ مناسب و غیر نحس رو برای شروع زندگیشون انتخاب کنه . اون تاریخ به بیان ما همین تاریخیه که برای دختر و پسر کروچر ماکس وجود داره و چه به این باور داشته باشی و چه نداشته باشی چیزیه که هست و دیگر جزو قوانین نانوشته ی طبیعت نیست چون اخیرا با بحث های متافیزیکی هم به اثبات رسیده ..

(17 ابان 1390)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هومن

یاقوت نماد عشق یا نماد حماقت ؟!

" آن‌هایی که تهرانِ پیش از انقلاب را به یاد دارند زن سرخ‌پوش اطراف میدان فردوسی را دیده‌اند. زنی بزک‌کرده، لاغراندام، با قامتی متوسط، صورتی استخوانی که گذر عمر و ناگواری روزگار شکسته‌اش کرده بود. همه چیزش سرخ بود: کیف و کفش و جوراب و دامن و پیراهن و تل سر و بغچه‌ی همیشه‌دردستش و این اواخر روسری و عصایش.

تهرانی‌ها نام «یاقوت» بر او گذاشته بودند و خود نیز چنین دوست داشت. سال‌ها ــ می‌گویند بیست سی سال ــ هر روز، صبح تا شب، ساکت و آرام در حوالی میدان فردوسی ایستاده بود. 

چنان به اطراف میدان نگاه می‌کرد که گویی همین لحظه کسی که منتظرش بوده از راه می‌رسد. بیش‌تر او را در ضلع شمال شرقی میدان، اول خیابان فیشرآباد (قرنی امروز) می‌دیدم. همان‌جایی که امروز پاساژی ساخته‌اند. به پایین میدان نگاه می‌کرد. همه می‌گفتند جفای معشوقی که از او خواسته بود با لباس سرخ بر سر قرار بیاید و قالش گذاشته بود او را برای همیشه سرخ‌پوش و خیابان‌نشین کرده بود. آدم‌ها را یکی‌یکی نگاه می‌کرد مگر یکی از آن‌ها همانی باشد که باید. گاهی که خسته می‌شد روی سکوی مغازه‌ها می‌نشست. مغازه‌دارهای اطراف با او مهربان بودند و به او چایی یا غذا می‌دادند. بعضی گفته‌اند ره‌گذران به او پول هم می‌دادند و من خود این را ندیدم، ولی می‌دیدم که گاهی لات‌ها و کودکان ول‌گرد و گدا سربه‌سرش می‌گذاشتند و او ناچار به جای دیگری از میدان می‌رفت
 "

منبع:   http://www.ashpazonline.com/weblog/saeedsabz/62847 

***

هومن نوشت :

تابستان امسال پرفورمنس یاقوت در میدان فردوسی .. از ۲۷ تیر تا ۲۱ شهریور هر روز از ساعت ۵ تا ۶ عصر یک زن تماما سرخ پوش رو میتونستی ببینی و در روز آخر هم ۴۰ زن سرخ پوش برای روز پایانی این پرفورمنس اومده بودن . خودم به شخصه ۲ بار دیدمشون و وقتی جویا شدم قضیه رو پاسخی جز لبخند ندیدم ! ساکت و آروم یه گوشه می ایستادن و یا مینشستن همون حوالی که یاقوت چند ده سال پیش مینشسته تا ثابت کنند چیز هایی رو که مردم از یاد بردند و یا دارند میبرند . برای نشان دادن ارزش عشق و وفاداری در جامعه . این پرفورمنس با مجوز کامل٬ چند ده روز اجرا شد .


اطلاعات بالا و اطلاعات تکمیلی من رو خوندین ولی حالا یه سوال دارم .. به نظرتون یاقوت رو توی این دوره و زمانه باید نماد عشق دونست یا نماد حماقت ؟؟ زنی که سالها ( میگن ۳۰ سال) هر روز صبح تا شب با یک ترکیب رنگ خاص (قرمز) میاد و در محل قرارش (میدان فردوسی) با عشقش قرار میگیره تا شاید روزی بیاید و او را رستگار سازد !! خنده داره برام . من به عشق و علاقش احترام میذارم ولی یه همچین فردی یا بیمار روانیه و یا خیلی بیکار و بی منطق !

دوست داشتم یه روز اینجا از تقابل منطق و عشق بنویسم . تقابلی تضاد انگیز که اگه منطق پیروز شه رابطه ای پایدار اما خشک و اگر عشق پیروز شه رابطه ای اغلب ناپایدار همراه با احساس حاکم میشه .

بذارید خانم ها رو بررسی کنم چون اغلب احساسی تر برخورد میکنن . هممون کم ندیدیم دخترهایی رو که برخلاف میل والدینشون اصرار بر شروع زندگی مشترک با پسر مورد علاقشون دارن . خونواده میگه ایشون نه کار درست درمونی داره نه سرمایه ای نه اخلاقی و نه خونواده ای اما دختر باز هم اصرار .. مسلما چون در جامعه ی ما دختر حق پذیرش پیشنهاد رو داره پس مسبب اصلی این اشتباه هم کاملا او تلقی میشه بدون هیچ شکی و باید در آینده در برابر اشتباهاتش پاسخگوی جامعه باشه .

به نظرم اینجور دخترها تاوان این اصرارشون رو بعد از ازدواج میدن .. تاوان احساسی عمل کردن ٬ تاوان گوش نکردن به حرف خونواده رو فقط با گذر زمان باید بدن و میدن چون این قانون طبیعته و محاله نقض بشه . یاقوت نماد انجام یک اشتباه بزرگ (در اینجا عشق کورکورانه) و سپس کش دادن اون اشتباهه (به مدت ۳۰ سال) زنی که با توجه به عکس ها و فیلم های منتشر شده چهره ی زیبایی هم داشته چرا باید همه ی زندگیش رو به خاطر یک حماقت از بین ببره ؟ چطور میخواد به خالقش اثبات کنه که آدم مفیدی بوده ؟؟ شما خودتون ۱ ساعت بیکار سر کوچه بایستین اونوقت حالتون از خودتون به هم میخوره چه برسه یه عمر این کار رو انجام بدی اون هم بی نتیجه ..

این رو نوشتم تا بگم کم نیستند یاقوت ها در این دوره حالا به اشکال مختلف پس بجای بزرگ کردن این افراد به عنوان نماد عشق بهتره به عنوان نماد حماقت بهشون نگاه کنیم . حماقت محضی که به نظرم هیچ جای دفاع نداره و با منطق به راحتی میشه اون رو محکوم کرد . من انسانی کم احساس نیستم خب اردیبهشتی بودنم این رو ثابت میکنه اما همیشه سعی کردم با منطق به یک رابطه نگاه کنم . نقش منطق در یک رابطه شروع اون رابطه هست و نقش احساس در یک رابطه جوش دادن رابطه هست پس احساس لازمه به شرطی که منطق نادیده گرفته نشه . پس منطق کیس مناسب رو انتخاب میکنه حالا نوبت احساسه که جوش بده این انتخاب منطق رو .. و این یعنی شروع یک رابطه ی پایدار ..

نوشته شده در تاریخ: 1 آبان 1390

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هومن

دوست دختر ایده آل من !

چند وقت پیش صد*ای آمر*یکا یه تیزر پخش کرد و از اکثر همکاراشون از جمله کامبیز و سامان پرسید که زن ایده آل شما چه جوریه !! از همون موقع این فکر به ذهنم رسید که کلا افراد ایده آل زندگیم در هر جنس و مرتبه ای که هستن رو ارزیابی کنم اونم فقط از دیدگاه خودم !! با دوست دختر ایده آل شروع میکنیم :دی

دوست دختر ایده آل من :

  1. قد بلنده !
  2. خنده های زیبایی داره .
  3. با شخصیته و جلف نیست .
  4. زیبا و خوش برخورده .
  5. خوب لباس میپوشه .
  6. خوب رنگ هارو با هم ست میکنه .
  7. به ورزش و تناسب اندامش اهمیت میده .
  8. گربه صفت نیست .
  9. برای دوست پسرش اهمیت قایله .
  10. آرومه و این آرامش رو به منم منتقل میکنه .
  11. با ادب حرف میزنه حتی وقتی عصبانیه .
  12. اعتماد به نفس بالایی داره (اعتماد به نفس واقعی نه ظاهری)
  13. با من راحته و همه چیزش رو به من میگه .
  14. برای روزهای خاص زندگیم (تولد و ..) دست و دلبازه (هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ روحی)
  15. فکر نمیکنه چون با من دوسته پس همین دلیل مناسبیه برای اینکه هرجا میریم همیشه من حساب کنم !! (برداشت آزاد !)
  16. آرایش ملایم اروپایی داره .
  17. کفش های گرون قیمتی میپوشه .
  18. به موهاش اهمیت میده و هرماه یه بار میره آرایشگاه .
  19. وقتی با منه انگار دنیا باهاشه .
  20. با احساسه و بلده چجور احساساتشو کنترل کنه .
  21. خوش خندست .
  22. من رو درک میکنه (خیلی مهمه ) و اگه چند روزی خبری ازم نبود و یا کمتر باهاش در ارتباط شدم به من و کاری که میکنم احترام میذاره.
  23. کارهای خصوصی رو توی خلوت و کارهای عمومی رو توی پابلیک انجام میده و اینهارو جابجا نمیکنه با هم .
  24. پایه ست .
  25. خوش اخلاقه .
  26. بلده چجوری خودشو برام لوس کنه و دلبری کنه .
  27. نیمچه اعتقاد دینی داره (چون باعث اتصال به منبع بی پایان آرامشه)
  28. عشوه داره و عشوش رو فقط به من اختصاص میده .
  29. از چشاش میشه علاقه رو خوند .
  30. خونواده داره و به اونها اهمیت میده .
  31. عاشق منه !
  32. زبان انگلیسی رو در حد معمولی میتونه حرف بزنه !
  33. یکم سیا*سیه  !!
  34. نترسه !
  35. میتونه مسایل اطرافش رو خوب تحلیل کنه .
  36. کمتر دپرس میشه .
  37. کینه ای نیست و قهر رو یاد نداره مثل خودم .
  38. اعتقادش مثل خودم بر اینه که این رابطه فقط برای خوش گذرونیه پس تا حد توان برای این هدف میجنگه .
  39. اگه ناراحته ازم٬ سریع بهم میگه و پنهان نمیکنه تا عقده شه .
  40. دست و دلبازه (خسیس نیست )
  41. چشم ها و لب های زیبایی داره حتی بدون آرایش !
  42. میتونه یکی از دستگاه های موسیقی رو بنوازه .
  43. به ادبیات کهن (حافظ ٬ سعدی ٬ مولانا و ..) و تاریخمون علاقه منده و میدونه ازشون .
  44. صدای پخته و زیبایی داره .
  45. با همه مغروره و با من مهربون (این چیزیه که من رو به یه دختر به راحتی جذب میکنه )
  46. از عذرخواهی و گفتن حقایق نمیترسه و خیلی راحت میبخشه .
  47. به معنای واقعی با معیارهای خودم خوشتیپه . (قد بلند و دارای فقط یک لایه گوشت زیر پوستش)
  48. به درسش و سطح سواد آکادمیکش اهمیت میده .
  49. وقتی به دوستام معرفیش میکنم حس غرور میکنم نه سرافکندگی .
  50. بعد یه مدت فکر این نمیفته که خودشو بندازه بهم !! (ازدواج و اینا !)
  51. بازم تکرار میکنم خنده های زیبایی داره ! (چون خیلی تاثیر داره روم)
  52. تو هدف هاش جدیه و به اونچه میخواد میرسه .
  53. مثبت فکر میکنه و بهم روحیه میده وقتی تو شرایط سختی قرار میگیرم .
  54. درست خرج میکنه و ولخرج نیست .
  55. توقع بیجا نداره و دنبال این نیست که یه چیزی بکنه و بره .
  56. انتظاراش بی مورد نیست .
  57. به سلامت ظاهری و باطنیش اهمیت میده و هر روز حموم میره .
  58. رنگ موهاش به صورتش میاد .
  59. توی تابستون برنزه ست !
  60. هرشب ازم نمیخواد اسمس بازی کنیم و حرف بزنیم !!
  61. خلاقه و تو حرف زدنش هدف داره و وقتی ازش میپرسم چه خبر نمیگه هیچی !!
  62. چسب نیست بهم و میذاره آزادانه کارهامو انجام بدم چون بهم اعتماد داره .
  63. قدرت بیان عالی داره و جلو همه از حقش دفاع میکنه .
  64. وقتی بغلش میکنم بهم آرامش میده و فقط به فکر خودش نیست از لذت بردن .
  65. خودخواه و خودرای نیست .
  66. با شعوره . (خیلی مهم)
  67. وقتی با منه با کس دیگه ای نیست و به فکر کس دیگه ای نیست و به کسی نخ نمیده .
  68. میدونه هرچیزی رو کجا بپوشه و هرچیزی رو کی بخوره !!
  69. صبح ها واسه سرگرمیش کار میکنه و خود ساخته ست و لَنگ جیب ددیش نیست !
  70. زود به زود دلش برام تنگ نمیشه چون میدونه اینجوری حوصلم سر میره !!
  71. به احترام من برای انجام کاری که دوست ندارم روش اصرار نمیکنه .
  72. وقتی میره دنبال یه چیز تا آخرش ادامه میده .
  73. چیزی که میخوره براش مهمه و به هرچیزی لب نمیزنه .
  74. راحت باهاش حرف میزنم چون میدونم از حرف هام بعدا سو استفاده نمیکنه .
  75. دهن لق نیست .
  76. آهن پرست نیست .
  77. دروغگو نیست .
  78. طبع شوخی داره .
  79. سانتی مانتاله !
  80. بازم میگم !! نهایتش ۱۰ سانت ازم کوتاهتره (یعنی ۱۷۵ به بالا !!)
  81. پیرسینگ نافش خوشگله !!
  82. برند (مارک) بازه .
  83. خوب میرقصه .
  84. به اینترنت و کامپیوتر مسلطه حداقل درحد من .
  85. آشغال خر نیست !!
  86. زیاد حرف نمیزنه و به جا حرف میزنه .
  87. حرف های بی مورد و بی مصرف نمیزنه .
  88. برام از کارایی که کرده و یا میخواد بکنه با عشق تعریف میکنه .
  89. س.ک*سی ه !!
  90. گردن بند و دستبنداش یونیکن و به پوستش میاد .
  91. کنارش احساس امنیت میکنم .
  92. دوسش دارم .
  93. مدل مویی که من دوست دارم داره .
  94. اهل دود از نوع سنگینش (سیگار ٬ کوک و .. ) و مواد مخدر از هر نوعش و مشروبات الکلی نیست چون میدونه اینها کلاس نیست و به بدنش و به من آسیب میرسونه .
  95. ضد حال نمیشه یهو !
  96. با هر شرایطی کنار میاد و سعی میکنه لذت ببره (این خیلیه واسه یه دختر !!)
  97. به اصول اخلاقی پایبنده .
  98. نگاه شیطونی داره .
  99. تخصه !
  100. هم من و هم اون وقتی با همیم احساس میکنیم به هیچ چیز دیگه ای برای بهتر شدن رابطمون احتیاج نداریم .

موارد بالا به ترتیب اهمیت نیست و سعی کردم یه سری از علایقم رو در مواردی به شوخی هم که شده بیان کنم . کسی هم حق نداره !! واسه این لیست بهم ایراد بگیره  میدونم کسی هم نیست که همه ی این مشخصات رو داشته باشه ولی اگه دیدین Call Me !!

نوشته شده در تاریخ: 8 تیر 1390

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
هومن

هوموســـکــــشوالیتی گپی (Gap) در اسلام ؟

دیروز داشت یه برنامه که معمولا تحت عنوان Reality show پخش میشه میذاشت تو ماه.واره که در مورد مشکلات هومو س*کشوال ها (همجن*سگرایان) در جوامع سنتی (هند رو نشون میداد) بود و یک G*ay به همراه خونوادش مهمون اون برنامه بودن. اول برنامه این فرد از همج*نس گرا بودنش کناره گیری میکرد و اون رو انکار میکرد اما اصرار افراد حاضر که اغلب یا دوجن*س گرا و یا مثل خودش بودن باعث شد تا اعتراف کنه که G*ay هست. خونوادش با این اعتراف انگار مرگ رو آرزو کردن و حالت خیلی بدی بهشون دست داد. اونها حرکات دخترونه پسرشون رو میدیدند ولی از این حقیقت اطلاعی نداشتند چون پسرشون تا به حال این حرف رو باهاشون به خاطر همون ترس از عدم حمایت نزده بود و خب جالب بود که اعلام کرد به خاطر خونوادم علیرغم میل باطنیم به جنس مذکر، حاضرم با یک دختر ازدواج کنم ..

که در نهایت با مشخص شدن حقیقت و قبول ظاهری خونواده با عقیده ی پسرشون میخواست این رو نشون بده که اینها هم انسان هستند و درونشون اینگونه خلق شده که بر خلاف ظاهرشون باطنشون غوغای دیگری هست. خودمونیم تا به حال اینجوری به قضیه نگاه نکرده بودم و از حق نگذریم تصورات دینیمون یکم مانع فکر به این قضیه میشد و اما با دیدن برنام دیشب به فکر فرو رفتم..

خدا تا به حال میلیارد ها انسان آفریده که هیچکدوم اثر انگشت مشابهی ندارن و این ثابت میشه که خدا اگه کاری رو بخواد انجام بده و محال به نظر بیاد باز هم انجام میشه-گواهش معجزاتی هست که میبینیم- پس میتونیم نتیجه بگیریم که نقصی اگر بوجود میاد باز هم خواست خداست بنابراین کسانی که اینگونه (همج*نسگرا) خلق میشن رو خدا با دانش به این قضیه خلق میکنه.

تا اینجا نتیجه گرفتیم که این گروه افراد هم مخلوق خدا هستند حالا میخواییم ببینیم آیا مگه همه حق زندگی و لذت بردن رو ندارند؟ مگه خدا به همه وعده ی استفاده از نعمت هاشو نداده؟ پس چرا این گونه افراد رو از نعمت آرامش با انسان محروم کنیم؟ خدا به همه ی ما احساس داده تا فردی رو در زندگیمون انتخاب کنیم تا با او کامل شویم و تا ابد زندگی کنیم و به آرامش برسیم.حالا سوال اینجاست که این افرادیکه تمایل به هم جنس خودشون دارن چرا باید در اسلام برای آنچه در وجوشون خدا قرار داده محاکمه و اعدام بشوند؟! برای زن*ای محس*نه حتی داریم باید ۴ شاهد همزمان وارد دادگاه شوند و شهادت یکسان دهند اما "لو*ات" تنها با یک شاهد غیر معتبر هم مجازات اعدام داره...

مگه این افراد خودشون انتخاب کردن که روحیاتشون برخلاف ظاهرشون باشه؟ از نظر روانشناسی هم تایید شده که حتی با مشاوره و قرص و مراقبت هم این حالت عوض(نه درمان) نمیشه پس چرا نمیذاریم بصورت رسمی با همج*نسهاشون ارتباط داشته باشن اگر با اونها آروم میشن؟ همونطور که ما تمایل به جنس مخالف داریم اونها هم این تمایل درونشون به جنس موافق هست و دست خودشون نیست پس چرا باید اینجوری دراسلام ازشون به نحسی یاد بشه؟ آیا تفکرات ما و تعریف ما از دین غلطه یا که دین اسلام با هر تعریفی با این مساله کنار نمیاد ؟

نوشته شده در تاریخ: 22 آبان 1389

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هومن

×××× ××× 0936

روی دیوار دانشگاه ٬ روی میز کتابخونه ٬ روی صندلی کلاس ها ٬ حتی به جا استادی (!) هم رحم نکردن. این روزها خیلی بهشون دقت میکنم.اعدادی که وقتی کنار هم جمع میشن تبدیل به یه راه ارتباطی با یک فرد میشن.فردی که با نوشتن شمارش روی در و دیوار قصد داره با یکی (مطمینا از جنس مخالف) ارتباط داشته باشه !!

نمیدونم خب اینم یه نوعشه اما به چه قیمتی ؟! والا ما هرجور رابطه ای دیده بودیم جز این مدلی ! یعنی برای طرف یکم طرز حرکت و بیان و شخصیت و رفتار و قیافه مهم نیست که همچین کاری میکنه ؟! یعنی طرف اینقد عقده ای و مریض میتونه باشه که فقط میخواد یه رابطه ای داشته باشه حالا هرجوره و بدون هیچ دلیل منطقی؟!!

اون زمان که چت میکردم (یادش بخیر الان ۵ سالی میشه دیگه تو چت رومی نرفتم) میگفتیم خب یکم چت میکنیم اگه از شخصیت هم خوشمون اومد ادامه میدیم و دوست میشیم و ... ولی تویی که همچین کارایی رو انجام میدی خانم یا آقای محترم .. چه دلیلی میتونی داشته باشی برای خودت جز پنهان شدن پشت اون سرخوردگی و عدم اعتماد به نفست ؟ وای خدا نمیدونم چرا جامعه ی ما اینقد دچار انحطاط فرهنگی-شخصیتی شده. هر روز که میگذره تاسف میخورم به فرهنگی که چیزی ازش نمونده .. به همه ی اون ارزش هایی که دیگه کاملا محو شدن. همتون میدونید من مخالف رابطه دختر و پسر نیستم اتفاقا بلعکس اعتقاد دارم باید خیلی هم تجربه کسب کرد سر این موارد قبل ازدواج٬ اما این راهش نیست. رابطه ای که اینجور بخواد شروع شه فاتحش از روز اول خونده شده رفته پی کارش.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هومن

یه جنگ یه نوستالوژی

سن من به اون دوره قد نمیده اما خب هر وقت از زبون این و اون و بیشتر مادرم میشنوم که چجوری بوده بیشتر به این اصل پی میبرم که ما ایرانی ها مرد روزهای سختیم و اینجوری زاده شدیم !

میگن اواخر شهریور بود که حمله شد و خیلی ها انتظارشو نداشتن واسه همین روزهای اول صدام خیلی راحت به فرودگاه مهراباد رسید ! از مردم میخواستن با یه پتو عازم جبهه ها و دفاع شن .. آهنگ های محرک کویتی پور و  آهنگران هم جای خود ٬ جنگ به مدرسه ها هم کشیده بود و به بچه ها قلکهایی با طرح های گل لاله ٬ نارنجک و تانک میدادن تا با پر کردنشون تو جنگ سهیم باشن ٬ میگن از پر شدن همین قلک ها ۱۱ میلیون تومان اون موقع جمع شد (دلار ۸ تومن بود)

جنگ

اینها مهم نیست مهم اینه که مردم با جون و دل از کشورشون دفاع میکردن یعنی چاره ای نداشتن چون دشمن به خونشون حمله کرده  بود و هرکی هم میبود همین کار رو میکرد.

من وقتی به دنیا اومدم که چند ماهی از پایان جنگ و خوردن جام زهر میگذشت ! اون موقع ما تهران زندگی میکردیم و مامان از سختی های اون دوران که تعریف میکنه آدم باورش نمیشه.اینکه توی رستوران ها دستمال به سختی پیدا میشد ٬ اینکه دم در هر اداره ای دو تا فاطی کماندو وجود داشت که از ورود افراد بد حجاب جلوگیری کنه !! اینکه خیلی از اقلام مورد نیاز کوپنی بود خیلی ها توی اون صفهای طولانی بزرگ شدن و ...

بعدش خودم یادم میاد یه دستگاه ویدیو خریده بودیم و برای جابجاییش باید توی هزارتا ملافه و پتو قایمش میکردیم و جاسازیش توی ماشین هم خودش پروسه ی جالبی بود ! فیلم هاشم که دیگه معمولا پشت شلوار جا میگرفت و حمل میشد !! یادش بخیر تایتانیک رو من توی "وی اچ اس" دیدم !

یا برای تهیه آلبوم های خوانندگان مور علاقمون باید هزار تا پستوی نا امن رو طی میکردیم تا آخرش یه نوار کاست بهمون میدادن و پول خونشون رو ازمون میگرفتن !!

کاری به ایدیولوژی جنگ و دلیل ادامه پیدا کردنش ندارم، فقط این همه نوشتم که بگم من خاک پای کسایی که به خاطر کشورشون شهید شدن رو میبوسم و هرچی که الان دارم رو مدیون از جون گذشتگیشون میدونم .

نوشته شده در تاریخ: 10 مهر 1389

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هومن

ارتباط چشمی یا Eye Contact

احساسات و عواطف انسانی از ۳ طریق منتقل میشه:

۱- ارتباط چشمی              ۲- ارتباط لمسی              ۳- ارتباط گفتاری

ممکنه توی افراد مختلف درصد این عوامل تغییر کنه ولی محاله اون فرد سالم باشه و یک کدوم از این ۳ حالت رو نداشته باشه.

توی این پست میخوام از ارتباط چشمی یا به قول آمریکایی ها Eye Contact حرف بزنم. چه خوب چه بد بین پسرها جا افتاده که میگن اگه فلان دختر خیلی نگات کرد یعنی میخوادت یا مثلا تا یه دختر بهت خیره میشه میگن پسر فلانی عجب پایی داد ها! اگه پسرید که با این جمله ها خیلی آشنایید و بارها شنیدین ولی اگه دخترید و نشنیدین که بعید میدونم٬ حالا گفتم که شنیده باشید! شاید خیلی از دختر ها بدون هیچ دلیل خاصی به کسی خیره بشن واقعا ولی بارها شنیدم که مثلا یکی از هم کلاسی هام توی دانشگاه میگفته که فلان دختر همش نگام میکنه پس میرم بهش پیشنهاد بدم. بنابراین یک نگاه ممتد ساده باعث این تفکر در بیشتر پسرها میشه.

Eye Contact

قبلا هر وقت از کنار دختر یا پسری عبور میکردم به چشم هاش خیره نمیشدم و توجهی نمیکردم اما اخیراً وارد دنیای گسترده ی Eye Contact شدم. حتما شنیدین که میگن چشمها حرف میزنند. این یک جمله واقعاً درسته! چشم ها قدرتی دارند که به راحتی منظور رو میرسونن. این چشم های زبون بسته شدن عاملی دست دختر و پسر جامعه ی ما برای ایجاد ارتباط! ارتباطی که چه درست چه غلط اصلا شروع مناسبی برای ایجاد رابطه ای سالم و پایدار محسوب نمیشه ولی بعضی وقت ها تنها ترین راه ممکن تلقی میشه.

بعضی وقت ها یه لبخند ٬ یه چشمک ٬ یه نگاه باعث شده خیلی ها فکرهای درست و اشتباهی بکنند ولی نکته ای که هست اینه که چون دو نوع ارتباط بر قرار کردن آخر (لمسی و گفتاری) توی جامعه ی ما کمرنگ هست نوع اول به شدت خودنمایی میکنه.

نوشته شده در تاریخ: 5 خرداد 1389

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هومن