این روزها زیاد میبینم خیلی از اطرافیان دارن کم کم اعتقادشون به خدا و مذهب رو از دست میدن برای همین خواستم از دید خودم راجع به این موضوع بنویسم .
از لحاظ فلسفی به این جور افکار ٬ مکاتب "نیهیلیسم یا پوچ گرایی" و "آتئیست یا بی خدایی" میگن که اساسا برخلاف تصور عام که فکر میکنن این مکاتب به گذشته های دور برمیگرده باید بگم که ریشه ی این مکاتب بر میگرده به قرن ۱۹ و سیستم کومونیستی شوروی سابق .
من فکر میکنم کار رو باید همیشه سپرد دست کاردونش برای همین نمیخوام برم سراغ دانشمندهای تک بعدی فیزیک و اخترشناسی و یا زیست شناسان چون وجود یا عدم وجود خداوند فیزیکی نیست که این دانشمندان مادی گرا بتونن راجع بهش اظهار نظر کنن پس میریم سراغ فیلسوف های کار کشته و چون نمیخوام طولانیش کنم فقط به حرف یکی از فیلسوف ها میپردازم که یه جورایی سکان داره مکتب نیهیلیسم هست .
فردریش نیچه آلمانی ٬ فیلسوف بزرگی هست که کسانی که کمی فلسفه باز هستن اون رو به خاطر علامت سوال های به جا و درستش جلوی هر موضوع بدیهی ذهنی هر انسان که به خوردش داده شده میشناسن . او با گذاشتن این علامت های سوال باعث شد چیزهایی که در ظاهر بدیهی و درست میومد کم کم مبدل به شک و تردید بشه درست مثل فیلم 12angry men .
"بطور خلاصه بزرگان این مکاتب باور دارن انسان چون موجود ضعیفی هست به دنبال یک موجود قوی و رویین تن میگرده تا بتونه در سایه ی اون ضعف های خودش رو بپوشونه و این باور ناشی از تفکرات پوچ انسانهای ضعیف و ترسو هست در صورتیکه یک انسان قوی نیازی به وجود چنین قوه ی ماورایی و تخیلی نداره"
از جملات بسیار جالب بزرگان این مکاتب :
"یا انسان بزرگترین اشتباه خداوند است یا خدا بزرگترین اشتباه انسان "
نیچه
"با خدا یا بدون آن، انسانهای خوب کارهای خوب می کنند و انسانهای شرور، کارهای شرارت بار. اما برای اینکه انسانهای ظاهرا خوب کارهای شرورانه بکنند، به خدا نیاز است "
استیون وینبرگ

میزان اعتقاد به خدا در کشورهای اروپایی
هرچه که در بالا ذکر کردم یه قطره هم از این مکتب نمیشه چون دریایی از این مکتب وجود داره که اگه علاقه مند باشید میتونید هزاران مقاله در موردش گیر بیارید و بخونید و من تنها چکیده ای از اونچه که خوندم به زبان وبلاگیم آوردم و اما دین گرایان و خدا پرستان چه میگویند ؟
اینجا اصطلاحی داریم تحت عنوان "فلسفه دین" که هگل آلمانی اون رو معرفی کرد (کلا آلمان ها فیلسوف های بزرگی تربیت کردن که یکی دیگشون هم کانت هست) امروزه فلسفه دین که به فلسفه مسیحی و فلسفه اسلام منشعب میشه در برابر مکاتب رد خدا قرار گرفته و به واقع ارسطو و افلاطون و سقراط از بزرگترین فیلسوفان این مکتب هستن . اونهایی که به علم فیزیک و ریاضی علاقه دارن میدونن در مورد چه وزنه هایی صحبت میکنم چون برای اینکه بتونی تو علم به جایی برسی اول باید یک فیلسوف خوب باشی (البته این نظر منه !) اساسا این سه شخصیت بزرگ پایه فلسفه غربی و تا حدی اسلامی رو شکل دادن .
اصولا به شخصه چون علم بازم ٬ سخنان وزنه های فیلسوفی-علمی بیشتر بهم میچسبه .سه راس مثلث فلسفی یونانی که نام بردم بر اساس علوم ریاضی و فیزیک و قوانین زیبا و ثابت اون خدا رو اثبات کردن . از جملات معروف این مکتب :
" دو ضرب در دو همواره چهار میشود چه درون خانه خود نشسته باشی و چه بر روی ستارگان در حال قدم زدن باشی "
"اثبات وجود خدا چیز زیاد پیچیده ای نیست فقط کافیست لجباز نباشی و به اطرافت نگاه کنی"
خب اینم از مکتب خداباورانه که در برابر مکاتبی مانند نیهیلیسم قرار میگیره اما خب کسی که نخواد باور کنه همیشه دلایل و براهین خودش رو برای رد قوانین کلی حاکم بر دنیا میاره اما اگه نظر من رو بخوایید میگم من هیچوقت آرامشی رو که با خوندن دو رکعت نماز ٬ دعای توسل ٬ و حتی اون حرف های خودمونی که با خدای خودم میزنم بدست میارم با دنیا عوض نمیکنم چون اگه خدای من از من گرفته بشه امید من به خودم ٬ آینده م و در نهایت تصمیماتم گرفته خواهد شد .
به نظر من دلیل این همه استرس تو هر کاری کمبود ایمان به خداست چون باور نداریم که هرآنچه پیش خواهد آمد به صلاح ماست ٬ حالا این شمایید که باید انتخاب کنید با وجودش راحت ترید یا بدون وجودش !
(16 اسفند 1390)