خواستگاری از رسم تا عرف ..

هر کشوری رسم و رسوم خاص خودش رو داره که بهش میگن رسوم ملی ٬ این وسط تو همین کشور ها باز مناطق مختلف ٬ کمی رسومشون فرق میکنه برای مناسبت های مختلف که بعضی ها اون رو غنای فرهنگی میدونن . خواستگاری و حواشی اون یکی از این مسایل هست که تا دلتون بخواد آداب و رسوم برای برگزاریش وجود داره که در برخی موارد عجیب غریب هم هست !

تو خیلی از کشورها مثل هند اینکه فقط پسر بیاد خواستگاری معنایی نداره و حتی دخترها تو یک سری روزنامه ها و مجلات محلی آگهی شوهریابی میدن ! فکر کن بری نیازمندی ها بخری بعد همسر آیندت رو توشون پیدا کنی !! اما تو ایران حالا بنا بر یک سری عرف ها ٬ این امکان حداقل در ظاهر وجود نداره گرچه که خیلی از خانم ها بلدن چیکار کنن !

خواستگاری های امروز هم دیگه اون رنگ و بوی خواستگاریهای قدیمی که فقط داخل تلویزیون به ظاهر ملی مون میبینید نداره ! اینکه یه دختر آفتاب مهتاب ندیده با چادر سفید میاد و چای تعارف میکنه دیگه دورش گذشته ! الان ماشالله دختر و پسر یا با اطلاع خونواده ها و یا هم در حالت بدش بدون اطلاع خونواده ها ماه ها اگه نگم سالها با هم بودن و حرف هاشون رو زدن و همه چی تموم شده بینشون و مراسم خواستگاری بیشتر جنبه ی رودرویی خانواده های دو طرف رو داره تا کسب اطلاعات و این حرف ها ..

به نظر من این روند بهتر از گذشته هست و حتی باید در عین حفظ ارزش ها ساده تر از این هم بشه مراسم و این تشریفات بیخود فعلی هم برداشته شه که البته داره اینطور هم میشه حالا شاید نه بطور علنی !

همونطور که گفتم تو مراسم خواستگاری بودم که به شیوه ی سنتی - مدرن پیش میرفت ! همه ی حرفها تا قبل از بحث راجع به مهریه کاملا بیخود و مسخره بود و به قول معروف دو طرف داشتن توپ رو تو زمین هم مینداختن ! بحث شیرین مهریه هم که انگار تو ایران عادت شده که سر همه چیز چونه میزنن . انگار زن کالاست و اومدن بخرنش و هیچ حس دیگه ای بهت دست نمیده زمانی که سر مهریه مورد نظر چونه زده میشه ! که البته من قبلا نظرم رو راجع به مهریه و حواشیش دادم .. جالب اینجاست که حالا آقا پسر قصه ی ما میدونست مهریه قراره چقد گفته شه اما باید جلو خونوادش فیلم فارسی بازی میکرد !!

یکی از دوستان تو پست قبل پرسیده بود که چرا اینقد زود عقد کردن و .. خب این یه توافق دوطرفه هست که بر اساس عرف اون منطقه و البته خونواده ها تعیین میشه . ایشون پرسیده بودن که نباید زمان بیشتری برای آشنایی میذاشتن ؟! که جواب به این سوال واضح هست چون دیگه خواستگاری ها مثل قدیم نیست که برای اولین بار همدیگرو با کلی شرم و حیا ببینن و بخوان تازه آشنا شن ! ماشالله الان با هم به نوعی زندگی میکنن حتی قبل از مراسم رسمی ٬ نمونش یکی از دوستان من که بعد از ۷ سال دوستی با دختر مورد نظرش با هم امسال عقد کردن ! پس بحث آشنایی منتفی هست و به نظر منم هرچه سریعتر عقد بشن راحت تر میتونن به کاراشون برسن !!

اما یه نکته واقعا برام جالب هست و اونم اینکه شاید ۹۰ درصد دخترها دغدغه ی اولشون همین ازدواج هست اما تو محاسبات زمانش اشتباه میکنن ٬ به نظر من دختر عموم هنوز اونقدر پخته نشده بود که بتونه وارد این قضیه بشه . من متاسفانه میبینم همه تا به ظاهر میرسن میگن : نه خوبه به هم میان ! درصورتی که به هم اومدن باطنی خیلی مهم تر از به هم اومدن ظاهریه و واقعا متاسفم برای کسانی که اون ظاهریه رو به باطنیه ترجیح میدن ..

اعتقادم بر اینه که در سنین پایین جوونی دخترها درکشون خیلی بیشتر از پسرهای هم سنشون هست چون پسرها همانند دخترها تو اون سنین احساساتی هستن اما با گذشت زمان و در سنین بالای جوونی این پسرها هستن که با کنار گذاشتن تدریجی احساسات و ظهور منطق پخته تر از دخترهای هم سنشون عمل میکنن ..

اما چیزی که مشخص هست اینه که مراسم خواستگاری فقط یک نماد و یک آغازه برای مسیری طولانی .. انگلیسی ها یه ضرب المثل خوب دارن که میگه :

First impression is Last impression

اولین تاثیرگذاری ٬ آخریش هست .

و این خواستگاری همون اولین تاثیرگذاری رسمی هست که اگه خوب باشه تا آخر هم خوبه و اگه بد .. پس سعی کنیم موقع بیان و انجام هر حرف و عمل به عواقبش هم فکر کنیم و زندگی دو تا جوون رو بازیچه ی لجبازی ها و گاهی هم بیش از حد منطق گرا بودن خودمون نکنیم .

(23 فروردین 1391)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هومن

قانون برگه سفید

ین ما هستیم که به دیگران می آموزیم با ما چگونه رفتار کنند !

من آدم کند ذهنی هستم در زمینه ی حفظیجات ! اما اولین بار که جمله ی بالا رو شنیدم رو هوا زدمش و تا همیشه تو ذهنم موند ! به قول معروف هرچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند ..

من کسی هستم که در عرض ۳ سال ۱۲ تا دوست دختر عوض کردم که میتونم بگم به نوعی ۱۲ ترم سنگین پاس کردم ! هر دختر یه آزمایشگاه بود برای مطالعات و سعی و خطای من برای ساخت یک قانون کلی و ثابت ٬ اما به هیچ وجه نخواستم که هیچکدومشون رو از دست بدم برای همین اینقد شهامت دارم که بگم این من بودم که باعث شدم همشون از کنارم برم ٬ پس اگه خیلی ها از کنارتون رفتن شاید مشکل از اونها نباشه ٬ چرا سعی نمیکنید روی خودتون علامت سوال بذارید ؟!

اخیرا یکی از دوستان ٬ وبلاگی رو معرفی کرد که از پسرها در یک پست بطور مفصل نالیده بوده و از من پرسید چرا پسرهای ایرانی اینقد دنبال س.ک.س هستن ..

ببینید به نظر من اساسا اینکه بگیم پسرهای ایرانی ٬ غلطه ٬ چون پسر ایرانی مثل همه ی پسرهای دنیا اونچه که خدا تو ذاتش گذاشته داره رو میکنه و این نشون دهنده ی سلامت اون پسره ٬ پسر مورد نظر ما تو اون سر دنیا مانع چندانی برای رسیدن به خواسته ش نداره چون میتونه در عرض ۱ ثانیه تصمیم بگیره امشب س.ک.س داشته باشه یا نه (یه نمونش محله ی RED LIGHT در آمستردام !) و یا حتی با دوست دخترش این رابطه رو بر قرار میکنه چون اون دختر محدودیت دختر ایرانی رو نداره ٬ محدودیتی به نام بکارت . پس اینجا این غلط مصطلح رو بذارید اصلاح کنیم که ناشی از دید سطحی ما هست . اگر هم بخواهیم دلیلی برای ایجاد این تناقض بذاریم اول دختر ایرانی هست که به دلیل فرهنگ جامعه و دوم قوانین داخلی کشور هست که این اجازه رو نمیده پسر به قول شما ایرانی به خواسته ش برسه و متوسل به اعمال زشتی مانند دروغ و سو استفاده احساسی بشه که این خودش جای بحث داره ..

اما اگه شما به عنوان دختر ایرانی دوست نداری مواجه بشی با این سری درخواست ها از طرف مقابلتون این چند راه حل داره . طبق مقدمه بالا باید از خودتون شروع کنید . دیدتون از رابطه رو تغییر بدین چون دخترها معمولا منتظر کسی هستن که بیاد و خوشبختشون کنه در صورتیکه این کاملا غلطه ٬ شما خودتون مسئول خوشبختی خودتون هستید نه کس دیگری و اگه با این دید غلط برید داخل یه رابطه چون انتظار دارید طرف مقابل خوشبختتون کنه باعث انتظار کاذب میشین و متعاقبا گند زده میشه به خودتون و اون رابطه ..

باز هم بر میگردیم به خودمون . دیدین یک سری از دخترا میخوان به ظاهر خیلی کول باشن ؟؟ یعنی در برابر هر درخواستی یه اوکی بزرگ میذارن و .. به نظر من شخصیت هم اکتسابیه هم ذاتی و بزرگترین میراثی که پدر و مادر به فرزندشون میدن یک شخصیت قوی هست که بتونه شرایط رو تحت کنترل خودش بگیره . برای مثال بتونه نه هم بگه !!

هر انسانی خودش انتخاب میکنه که چجور باهاش برخورد بشه و بنا بر این قانون بعضی از انسان ها به درد خوش گذرونی ٬ برخی به درد علم اندوزی ٬ برخی به درد تجربه اندوزی ٬ برخی به درد یه عمر زندگی و برخی هم به درد سو استفاده های جن.سی میخورن ! پس اگه شکل شما برای پارتنرتون شبیه آلت جن.سی هست مقصر فقط و فقط خودتونید !

نمیخوام وارد جزییات بشم ٬ فقط یه اشاره کوچیک میکنم اونایی که بخوان میتونن تا ته بگیرن قضیه رو ٬ اسم این قانون رو گذاشتم "قانون برگه سفید" که البته دارم روش کار میکنم و هنوز تکمیل نشده .. شروع رابطه مثل کاغذ سفیدی میمونه که هم تو و هم اون متقابلا به هم میدین و طرف مقابلتون بر اساس رفتار شما هست که با مدادی که در دست داره چهرتون رو میکشه و متاسفانه یا خوشبختانه اون مداد زشتی یا زیبایی ظاهری رو نمیکشه و فقط زشتی و زیبایی باطنی رو قراره به تصویر بکشه .. یک نکته کوچیک اما مهم آداب کلامی هست توی یک رابطه ..

من آدم خیلی بد دهن شیرینی هستم ! و از یک سری کلمات بد بد !! برای شیرینی کلامم با دوستان پسرم استفاده میکنم اما معمولا جلوی خانم هایی که تو رابطه باهاشون هستم همیشه سعی کردم کلمات غیر عرفی ( از اون کلمات کش دار معروف مثلا !) استفاده نکنم .. مطمئن باشید شما اگه اجازه بدید و یا خودتون اصلا شروع کنید این نحوه ی گفتار رو در رابطه تون ٬ شاید متوجه نشید اما کم کم کاغذ سفید طرف مقابلتون اون کلمات رو درون خودش ثبت میکنه .. منکه دوست ندارم هیچوقت روی برگه ای این کلمات دیده بشه چه برسه که اون کلمات تصویر ذهنی پارتنرم از من هم باشه !! پس اجازه ندین مثل یک جن.ده باهاتون حرف زده شه !!

به نظر من مطلب گویاست و نیازی به آوردن مصادیق بیشتر و یا توضیحات طولانی نیست چون اگه شما دوست خوبم این مطلب رو نگرفتی نه تقصیر منه و نه تقصیر شما فقط تقصیر زمانه ! پس صبر کن تا وقتش برسه ..

پینوشتز :

۱ - دوستانی که مایل هستن بیشتر در مورد نیمه ی پنهان جنس مذکر بدونن میتونن تو کامنتدونی سوالی اگه دارن بپرسن ..

۲ - اینکه من این پست رو اختصاص دادم به خانوم ها فکر نکنید مشکل رو صرفا از خانوم ها میدونم ها اصلا ! فقط چون هم مخاطب خانوم زیادی دارم و هم دوست ندارم مسایلی که خیلی راحت میشه ازش دوری کرد باعث مریضی و در نهایت مرگ رابطه شه و البته مهم تر از اون دید منفی و غلطی ایجاد شه نسبت به کل اون جنس !

(22 اسفند 1390)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هومن

او هست یا نیست ..

این روزها زیاد میبینم خیلی از اطرافیان دارن کم کم اعتقادشون به خدا و مذهب رو از دست میدن برای همین خواستم از دید خودم راجع به این موضوع بنویسم .

از لحاظ فلسفی به این جور افکار ٬ مکاتب "نیهیلیسم یا پوچ گرایی" و "آتئیست یا بی خدایی" میگن که اساسا برخلاف تصور عام که فکر میکنن این مکاتب به گذشته های دور برمیگرده باید بگم که ریشه ی این مکاتب بر میگرده به قرن ۱۹ و سیستم کومونیستی شوروی سابق .

من فکر میکنم کار رو باید همیشه سپرد دست کاردونش برای همین نمیخوام برم سراغ دانشمندهای تک بعدی فیزیک و اخترشناسی و یا زیست شناسان چون وجود یا عدم وجود خداوند فیزیکی نیست که این دانشمندان مادی گرا بتونن راجع بهش اظهار نظر کنن پس میریم سراغ فیلسوف های کار کشته و چون نمیخوام طولانیش کنم فقط به حرف یکی از فیلسوف ها میپردازم که یه جورایی سکان داره مکتب نیهیلیسم هست .

فردریش نیچه آلمانی ٬ فیلسوف بزرگی هست که کسانی که کمی فلسفه باز هستن اون رو به خاطر علامت سوال های به جا و درستش جلوی هر موضوع بدیهی ذهنی هر انسان که به خوردش داده شده میشناسن . او با گذاشتن این علامت های سوال باعث شد چیزهایی که در ظاهر بدیهی و درست میومد کم کم مبدل به شک و تردید بشه درست مثل فیلم  12angry men .

       "بطور خلاصه بزرگان این مکاتب باور دارن انسان چون موجود ضعیفی هست به دنبال یک موجود قوی و رویین تن میگرده تا بتونه در سایه ی اون ضعف های خودش رو بپوشونه و این باور ناشی از تفکرات پوچ انسانهای ضعیف و ترسو هست در صورتیکه یک انسان قوی نیازی به وجود چنین قوه ی ماورایی و تخیلی نداره"

از جملات بسیار جالب بزرگان این مکاتب :

"یا انسان بزرگترین اشتباه خداوند است یا خدا بزرگترین اشتباه انسان "

                                                                                                نیچه

"با خدا یا بدون آن، انسانهای خوب کارهای خوب می کنند و انسانهای شرور، کارهای شرارت بار. اما برای اینکه انسانهای ظاهرا خوب کارهای شرورانه بکنند، به خدا نیاز است "

                                                                                                 استیون وینبرگ

 

هرچه که در بالا ذکر کردم یه قطره هم از این مکتب نمیشه چون دریایی از این مکتب وجود داره که اگه علاقه مند باشید میتونید هزاران مقاله در موردش گیر بیارید و بخونید و من تنها چکیده ای از اونچه که خوندم به زبان وبلاگیم آوردم و اما دین گرایان و خدا پرستان چه میگویند ؟

اینجا اصطلاحی داریم تحت عنوان "فلسفه دین" که هگل آلمانی اون رو معرفی کرد (کلا آلمان ها فیلسوف های بزرگی تربیت کردن که یکی دیگشون هم کانت هست)  امروزه فلسفه دین که به فلسفه مسیحی و فلسفه اسلام منشعب میشه در برابر مکاتب رد خدا قرار گرفته و به واقع ارسطو و افلاطون و سقراط از بزرگترین فیلسوفان این مکتب هستن . اونهایی که به علم فیزیک و ریاضی علاقه دارن میدونن در مورد چه وزنه هایی صحبت میکنم چون برای اینکه بتونی تو علم به جایی برسی اول باید یک فیلسوف خوب باشی (البته این نظر منه !) اساسا این سه شخصیت بزرگ پایه فلسفه غربی و تا حدی اسلامی رو شکل دادن .

اصولا به شخصه چون علم بازم ٬ سخنان وزنه های فیلسوفی-علمی بیشتر بهم میچسبه .سه راس مثلث فلسفی یونانی که نام بردم بر اساس علوم ریاضی و فیزیک و قوانین زیبا و ثابت اون خدا رو اثبات کردن . از جملات معروف این مکتب :

" دو ضرب در دو همواره چهار میشود چه درون خانه خود نشسته باشی و چه بر روی ستارگان در حال قدم زدن باشی "

"اثبات وجود خدا چیز زیاد پیچیده ای نیست فقط کافیست لجباز نباشی و به اطرافت نگاه کنی"

خب اینم از مکتب خداباورانه که در برابر مکاتبی مانند نیهیلیسم قرار میگیره اما خب کسی که نخواد باور کنه همیشه دلایل و براهین خودش رو برای رد قوانین کلی حاکم بر دنیا میاره اما اگه نظر من رو بخوایید میگم من هیچوقت آرامشی رو که با خوندن دو رکعت نماز ٬ دعای توسل ٬ و حتی اون حرف های خودمونی که با خدای خودم میزنم بدست میارم با دنیا عوض نمیکنم چون اگه خدای من از من گرفته بشه امید من به خودم ٬ آینده م و در نهایت تصمیماتم گرفته خواهد شد .

به نظر من دلیل این همه استرس تو هر کاری کمبود ایمان به خداست چون باور نداریم که هرآنچه پیش خواهد آمد به صلاح ماست ٬ حالا این شمایید که باید انتخاب کنید با وجودش راحت ترید یا بدون وجودش !

(16 اسفند 1390)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هومن

آشناپنداری یا Déjà vu

هممون بعضی وقت ها دچار یک سری حملات عصبی میشیم که دلایل مختلفی هم داره ٬ بعضی وقت ها این حملات فیزیکیه و با درد شدید در یک ناحیه و یا تیر کشیدن ظهور پیدا میکنه و برخی مواد هم این حملات غیرفیزیکیه که البته بر خلاف تصور عامه خطرناک تر هم هست .

بعضی وقت ها وقتی تو موقعیتی قرار میگیرید حس میکنید این لحظه رو قبلا تجربه کردین و همه ی حرف ها و اتفاقات براتون به نظر آشنا میاد و این همون چیزیه که در اصطلاح رایج (و نه تخصصی) روانشناسی بهش میگن دژاوو که اساسا کلمه ایست فرانسوی ..

خودم به شخصه معمولا هر ۲ الی ۳ ماه این حالت بهم دست میده که باعث شد برم دنبال دلیلش . دژاوو در اصطلاح غلط مذهبی رویای صادقه عنوان شده و در مذهب ما صرفا کسانی که افراد صالح و مخلص خداوند هستن اجازه ی دیدن رویاهای صادقه رو دارند و من هم همیشه بر این باور دور خودم هاله ای از نور میدیدم و اینکه من چقد مقدسم !! اما بعد با تحقیقات بیشترم حول این قضیه متوجه شدم که اساسا دژاوو یک اختلال عصبیه !

نظرات مختلفی راجع به این قضیه وجود داره و برخی میگن به خاطر استرس زیاد و برخی هم عکس این قضیه رو قبول دارن اما به نظر فرضیه ای که منطقی به نظر میاد اینه که این اختلال ناشی از عملکرد نا صحیح مغز در انتقال محتویات حافظه ی کوتاه مدت به بلند مدته و معمولا برای افراد بین سنین ۱۹ تا ۲۵ سال شایع تر هست !!

اخیرا متخصصین امر ٬ مکانی در مغز رو پیدا کردن که مربوط به پدیده دژاوو هست و این ثابت میکنه این پدیده کاملا علمی هست و نه مذهبی و خرافی چون اگه مذهبی میبود هممون یادمون میموند چی دیدیم و میتونستیم وقایع رو پیش بینی کنیم .

جالب اینجاست بگم یکی از دژاووهای جالب زندگی من دیدن دانشگاه آینده م زمان پیش دانشگاهیم بود که البته اون زمان چیزی ازش به یادم نموند اما زمانیکه سر یکی از کلاس ها نشسته بودم ٬ محیط کلاس و حرفهای استاد حالت دژاوو رو برام بوجود آورد ولی خب چه فایده چون فقط فکر کرده بودم که قبلا دیدم در صورتی که همه ی اینها خرافات مذهبی ماست ! و نکته ی جالب تر برای من این بود که حتی فکر میکردم این رو سال آخر دوره دبیرستانم دیدم !! حالا انتخاب با شماست که بخواهید دژاووی علمی رو باور کنید و یا دژاووی مذهبی !

(13 اسفند 1390)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هومن

نقش Fantasy در یک رابطه خوب

تو بحث روانشناسی ارتباطات ٬ یه مقوله ی معروف داریم تحت عنوان Giving and Receiving که همون داد و ستد خودمونه . هر انسانی که با دوست ٬همکار ٬ هم کلاسی ٬ دوستی های دگر جن.سی و .. در ارتباطه به نوعی یه چیزی میده و یه چیزی میگیره یعنی اگه من امروز یه خودکار به شما دادم انتظار دارم این خودکار رو فردا هم شما به من بدین .

این وسط یکی از مهم ترین عوامل پایداری رابطه ها ایجاد تعادل بین داد و ستد هست . آدم ها ممکنه تو یه رابطه Giver باشن و تو رابطه ی دیگه ای Reciever و این بستگی به میزان داشته های شما و البته جنس نیازهای طرف مقابلتون داره . خیلی جالبه که بگم اولین سوالی که روانشناسان زناشویی از مراجعه کننده میپرسن همینه که شما در سک.س آیا Giver هستید یا Reciever !!

برخی از دوستان راه هایی رو که میشه با اون جنس مذکر رو به سمت خواسته هاشون کشوند پرسیده بودن که یکی از مهمترین راه ها یک Giver خوب بودن توی سک.سه .. تحقیقات نشون داده تا ۷۵ ٪ خواسته های خانوم ها بعد از یک سک.س رضایت بخش با همسرشون برآورده میشه !! در صورتی که همین خواسته ها قبل از سک.س و یا حتی بعد از سک.س بی احساس تا ۲۰ درصد امکان تحقق داشته و این یعنی خیلی !!

مردها دوست دارن خانومشون خلاقیت داشته باشه و برای راضی کردن همسرش همه ی تلاشش رو بکنه ٬ مردها دوست دارن خانومشون همیشه با طراوت و پر انرژی باشه ٬ مردها دوست دارن خانومشون محدودیتی در درخواست سک.س نداشته باشه و گاهی حتی اون ها مقدماتش رو بچینن . اینکه بخوایین به این قضیه خرده بگیرین انگار که از خدا خرده گرفتین و چه بخوای و چه نخوای مرد اینگونه آفریده شده و این وسط تنها زنهایی موفق هستن که از این خصوصیت به نحو احسنت استفاده کنن نکه همش بنالن و این رو ایراد بدونن !!

مردها از طریق چشم و زن ها از طریق گوش راضی میشن و زنی موفق تره که بتونه چشم شوهرش رو ارضا کنه یعنی همیشه براش نو و تازه به نظر بیاد که این هم فقط از زنهایی بر میاد که قوه تخیل بالایی دارن .. مرد خیلی زود خسته میشه و زن خلاقه که میتونه مانع خستگی یک مرد بشه .. غربی ها یه کلمه دارن تحت عنوان Fantasy که از بچگی سعی میکنن اون رو تو وجود کودکانشون تزریق کنن و نذارن جلوش گرفته شه (دقیقا بر عکس ما که میگیم باعث ایجاد تفکرات و اعمال شیطانی میشه !!) این Fantasy یا همون فانتزی ٬ فاز صفر انجام یک عمل هست . زنان ایرانی تو این ناحیه خیلی ضعیف هستن متاسفانه و همین باعث میشه زندگی ها یکنواخت بشه . من متاسفانه نمیتونم اینجا مثال بزنم ولی یه چیز رو میگم اونم اینکه به Fantasy های ذهنی خودتون بال و پر بدین و سرکوبش نکنید چون عامل اصلی جاذبه مرد به زن همین قوه ی Fantasy یک زنه ٬ چیزی که مرد به ندرت ازش بویی برده . من تو این چندین و چند رابطه ای که داشتم فقط  "م"  بود که این قوه درونش شکل گرفته بود و بقیه یا نداشتن یا سرکوبش کرده بودن .

این Fantasy میتونه تو برخورد روزانه ٬ اسمس ٬ رابطه های جن.سی ٬ یک پیک نیک ساده ٬ مسافرت و خیلی چیزای دیگه باشه که بعدا بیشتر راجع بهش مینویسم ..

پ.ن : این پست برای خانم های محترمی بود که ازم خواسته بودن وگرنه قصد مقایسه دو جنس رو نداشتم برای همین فقط یکی از جنبه های مهم رابطه دو طرفه رو برای خانم ها شرح دادم . لطفا از من برای نوشتن متنی صرفا برای خانم ها ایراد نگیرید !

(9 اسفند 1390)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هومن

پدیده ای به نام زن ..

استیون هاوکینگ ( Stephen William Hawking ) بدون شک بزرگترین دانشمند فیزیک قرن معاصره ٬ کسی که کرسی علمی نیتون بزرگ رو در آکسفورد در اختیار داره و اون رو با انیشتین مقایسه میکنن . این فیزیکدان بریتانیایی با وجود ابتلا به بیماری فلج اعصاب از ۲۱ سالگی به لطف تکنولوژی مایکروسافت میتونه هرچیزی رو که فکر کنه تبدیل به حرف بشه (با روبات قدرتمند و هوشمند مایکروسافت)

استیون هاوکینگ در ناسا، ۱۹۹۹ میلادی

دو تا از کتابهای ایشون تحت عناوین "جهان در پوست گردو" و " تاریخچه زمان" هم از اون دست کتابهایی هست که ترجمه شدنشون رو به زبان فارسی باید غنیمت دونست و من تابستون هردوشون رو خوندم و به همه ی علاقه مندان به علوم فیزیک و اخترشناسی هم توصیه میکنم حتما این دو کتاب رو از انتشارات حریر تهیه کنن .

از سخنان جنجالی ایشون تئوری سیاهچاله هاست که اثبات کردن درون سیاهچاله ٬ زمان متوقف میشه و هرکس بتونه اون داخل بره بدون اینکه متلاشی بشه برای همیشه زنده میمونه ! یکی دیگر از حرفهای جنجالی ایشون ادعا بر وجود موجودات فضاییه و حتی میگه باید ما پیغام صلحمون رو براشون بفرستیم (این کار رو ناسا قبلا انجام داده ) نکته جالب اینکه اکثر دانشمندای بزرگ معاصر و قرن گذشته مثل واینبرگ ٬داوکینز  ٬ پلانک و هاوکینگ "نان بلیور" بودن و هستن و به خدا اعتقادی نداشتن و ندارن و این نکته جای تامل داره اونم برای کسانی که بیشتر از ما نظم کهکشان ها رو میبینن (البته اگه نظمی باشه ! ) اما جنجالی ترین حرف ایشون که بهونه ی این پست من بود تو مصاحبش در سالگرد ۷۰ سالگیش مطرح شد که وقتی ازش پرسیده شد در طول روز بیشتر به چه فکر میکنید گفت :

زنان ٬ زیرا بزرگترین راز هستی پدیده ایست به نام زن !!

در ادامه میگه من برای هر سیکل در طبیعت میتونم معادله ریاضی دقیق بنویسم اما رفتارهای غیرقابل پیش بینی زنان همواره معادلات من رو خراب میکنن !

ببینید این حرف رو یه آدم عادی نمیزنه ! کسی میزنه که جایگاه علمی بالایی داره و کتاباش از پرفروش ترین کتابای دنیاست ! من به شخصه تجربه ی تقریبا زیادی دارم در مورد ارتباط با جنس مونث ولی واقعا نمیتونم برخی از موارد رفتارشون رو پیشبینی کنم .. ببینید همه ی آدم ها متفاوت هستن و برخوردهای متفاوتی هم در برابر اتفاقات مختلف دارن اما بعضی چیزها هست که اثبات شده ست و باید یک تصمیم مشخص و واضح گرفت اما در عین شگفت زدگی بارها دیدم خانم ها این قوانین رو نقض کردن و جور دیگه ای عمل کردن یعنی بدیهی ترین راه ها رو برای برون رفت از وضعیت بد کنار میذارن و متاسفانه به دنبال راه اشتباه میرن .. یکی دیگه از چیزهایی که پیشبینی یک زن رو حداقل برای مرد سخت میکنه همین استیبل و پایدار نبودنشونه ٬ یعنی اگه الان خوبن و شاد تضمینی نداره یک ساعت دیگه هم به همین گونه باشن و ممکنه حتی بی دلیل دپرس بشن !! و یا اگه شما همیشه با یه حرف یه خانم رو شاد میکردین ممکنه یه روز با همون حرف ایشون رو ناراحت کنید !! ممکنه کاری رو که ایشون در یک موقعیت دوست داشته انجام بدید در روزی دیگر و در همان موقعیت با اون کار عصبی و پرخاشگر بشه ..

به دلیل این مسایل کاری ندارم چون یه پست دیگه میخواد تا تازه چندتاش رو بشه بیان کرد چون بقیش به قول استیون بزرگترین راز هستی هست .. اما به نظرتون چرا خداوند در کنار موجودات ساده ای به نام مرد که مثل روبات یک الگوریتم ساده دارن و به راحتی قابل پیش بینی هستن موجوداتی به نام زن آفریده که اینقدر پیچیده و غیرقابل پیش بینی هستن ؟؟

(3 اسفند 1390)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هومن

تئوری کاشت

حدودا یک سال و اندی قبل یک شاهکار دیگه از نابغه ی سینمای دنیا ٬ کریستوفر نولان منتشر شد . شاهکاری با نام Inception که من یکی رو راضی کرد واقعا ! تم کلی این فیلم حالتی تخیل معاب داره اما همیشه میشه نقاط قوت خوبی رو تو فیلم های تخیلی پیدا کرد . یکی از نقاط جالب فیلم همین تئوری کاشت یا  Cultivation Theory هست که بحث تبلیغاتی-روانشناسی بزرگی رو شامل میشه .

کالتیویشن تئوری به بیان ساده همونطور که از اسم فارسیش مشخصه یعنی اینکه شما یک تخم ایده درون مغز یک فرد میکاری و دیگه باهاش کاری نداری ! فضای مغز هم اینقد از نظر آب و هوایی و خاک و کود مناسبه که اون تخم به راحتی خودش بزرگ میشه و در نهایت به درختی تنومند تبدیل میشه طوری که به این راحتی ها نمیشه از بین بردش ! بر اساس این تئوری که اساسا در کاربرد رسانه های دیداری بیان میشه شما میتونید بهترین نتیجه رو با کمترین هزینه بپردازین و تنها هزینه ای که باید بدین زمان هست که به نظر من منصفانه هست .

حتما همتون شمارش معکوس قدیمی فیلم ها  رو دیدین دیگه که اول هر فیلمی پخش میشد (صفحه سیاه رنگ با اعداد سفید) . گفته میشه طبق قرارداد شرکت کوکاکولا با هالیوود بین شماره ی ۷ تا ۸ به میزان یک صدم ثانیه اسم کوکا کولا درج میشه به طوری که بیننده با سرعت عادی متوجه نمیشه اما با سرعت فریم به فریم به راحتی این قضیه مشهوده . طبق تحقیقات اثر مستقیم همین تبلیغ به ظاهر ساده باعث شد ۱۰ درصد به خریداران کوک اضافه بشه !

کارتون های زمان بچگی هم تاثیر مستقیمی توی رفتارها و عقاید نسل بعد داره . تحقیقات نشون داده برای کودکانی که کارتون هایی مبارزه طلبانه و مقاومت گونه در برابر ظلم پخش شده نسل بعد در برابر تهدیدات و حوادث کوتاه نیومده اما برعکس برای کودکانی که کارتون های گل و بلبل پخش شده بعد ها همون نسل در مواجهه با مشکلاتش فرار رو بر قرار ترجیح داده .

چیزی که به نظر من به درد ما میخوره از این تئوری ماهیت اونه . یعنی برای رسیدن به مقصدمون حتما نباید داد و بیداد راه بندازیم ! مثلا فکر کنید دوستتون ازتون یه سوال میپرسه که فلان کار رو انجام بدم یا نه ٬ شما میخواهید اون کار انجام بشه ٬ اگه مستقیما بگید شاید دوستتون جبهه گیری کنه و فکر کنه نفعی برای شما هست و برخلاف میل شما عمل کنه اما اگه کالتیویشن تئوری رو مد نظر قرار بدید میتونید بگید مثلا فلانی اگه این کار انجام بشه فلان مزایا رو برات داره از اون طرف هم اگه انجام نشه این صدمات وارد میشه و بعد با یک جمله ی خنثی مثل این : " اما بازم ببینن خودت چجور راحتی " جوری وانمود میکنید که انگار براتون مهم نیست و بعد بحث رو عوض میکنید . با این کار اون تخم کاشته شده و حالا باید منتظر تصمیم دوستتون ٬ هم جهت با مواضع خودتون باشید !!

(30 بهمن 1390)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هومن

چه میکنه موتور ماشین !

همه مون خداروشکر دیدیم این مزاحمای خیابونی که هی جلوی خانم ها با ماشیناشون وای میستن و شانسشون رو با چندتا بوق و البته شیرین زبونی امتحان میکنن . یکی از دلایل این کارها خود اون دختر خانم ها هستن چون خیلی وقت ها دیدم که خام میشن و سوار میشن و این باعث میشه پسر ابله جامعه ی ما فکر کنه همه ی دخترها اینجورین !!

اما دلایل مختلفی وجود داره که یه دختر سوار ماشین یه پسر میشه ، از عدم اعتماد به نفس و شخصیت ضعیف گرفته تا آهن پرستی و عقده های پنهان مالی اما یکی از جالب ترین دلایلش رو بذارید از دیدگاه علمی بهتون بگم . اخیرا یه موسسه تحقیقاتی در آلمان با گرفتن آزمایش های مختلف و فوق حرفه ای اثبات کرده که صدای موتور ماشین ها تاثیر مستقیمی داره بر ترشح هورمون های جن.سی زن و باعث تحریک شدنش میشه البته قبلا هم اثبات شده بود که صدای زمخت مردونه باعث تحریک زن میشه و یکی از پارامترهای جذابیت مرد برای یک زن همون صدای مردونه و به قول عام کلفت هست . والا تا حالا خدا قسمت نکرده از نزدیک صدای موتور بوگاتی ویرون یا لامبورگینی مورسیه لاگو رو بشنوم ولی تو فیلم های تبلیغاتی حرفه ای و آماتور که میبینم خب واقعا هم حق دارن خانم ها !!  البته خداروشکر انواع و اقسام پورشه تو ایران موجود هست و این ماشین آلمانی هم صدای اغوا کننده ی بدی داره پدرسوخته ! کافیه فقط از کنارت رد شه تا همه ی هوش و حواست رو با صداش ببره !

یکی از شاخصه های دلربایی و بطور کلی شاخ بودن یک ماشین بین ماشین بازها همین صدای محصور کننده ی موتور یک ماشین هست و هرچی خشن تر و تیز تر و وحشی تر باشه اون حس برتری طلبی و جاه طلبی طراح و شرکت سازنده رو بیشتر نشون میده و بالتبع این منتقل میشه به راننده و در نهایت اون کسی که قراره سوار ماشین شه پس نمیشه به دختر خانم قصه ی ما هم زیاد خرده گرفت !!

(5 بهمن 1390)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هومن

نقدی بر سه سیستم ناکارآمد و جنجالی

از وقتی راجع به مسایل مختلف سوال برام پیش اومد ٬ سه سیستم کلی کشورم به نظر نادرست و در برخی موارد نابخردانه اومد . دوست دارم اینجا اون سه سیستم رو عنوان کنم و اشکالات و راهکارهایی براش بیان کنم .

سیستم اول : مهریه و طلاق

این سیستم کلی نقص توش هست و یکی از جنجالی ترین سیستم هایی هم هست که در کشور وجود داره . مهریه کلا یه چیزیه که تو اسلام روش تاکید شده و ما چون قوانینمون بر مبنای اسلام بنا شده مهریه هم مستثنا نیست . راحت بگم این روزها مهریه شده کاسبی ! یعنی پسر بنا به هر دلیلی قبول میکنه مهریه بالای خانم رو (چون چاره ای نداره وگرنه باید دست از اون کسی که دوسش داره بکشه!) از اون طرف هم خانم ها مهریه رو به عنوان تضمینی برای پایداری زندگی مشترک و یا تضمین آیندشون بعد ازدواج میدونن . اینم دلیل منطقی هست به هرحال با این قوانین فعلی ایران خانم ها هم حق دارن اما من به سیستم غربی معتقدم . در کشورهای متمدن غربی هنگام طلاق هرآنچه که دوطرف از زندگی مشترکشون بدست آوردن (مایملک ٬ ماشین ٬ حساب های بانکی ) همه حساب شده و تقسیم بر دو میشود و به هر دو طرف سهم یکسان میرسه . این یک سیستم بی نقص و عادلانست و مانع هرگونه تبعیض ٬ درگیری و حتی زندان ! میشه . البته یه همچین سیستمی نیازمند یه سری زیرساخت های فرهنگی و اجتماعی هست که ما فعلا نداریم .

سیستم دوم : کنکور

کلا ۳ یا ۴ کشور دنیا هستن که به شکلی مثل ایران کنکور دارن (مثل افغانستان و چین ) یعنی یک سال میشینی میخونی بعد تو چند ساعت هرچی خوندی رو میریزی بیرون تا نتیجه ت با بقیه سنجیده بشه . سیستم کنکور چون خوشبختانه از قوانین اسلامی مبراست یکم انعطاف پذیرتره و در طی چند سال گذشته تغییرات زیادی از جمله تاثیر معدل و تغییر ضرایب درش اعمال شده اما بزرگترین نقصش همون اسمشه ! من به شخصه موافق حذف کامل کنکور نیستم چون اگه بخواد حذف شه هیچ نظام درست حسابی برای جایگذین کردن نداریم و با این همه فساد اداری فکر میکنم کنکور فعلا مطمین ترین روشه . اما از اون طرف خیلی ظلمه یکی که به هر دلیل مشکلی براش پیش بیاد نزدیک کنکور و یا روز کنکور ( یکی از دوستان من پارسال نزدیک کنکور ارشدش باباش فوت کرد و با اینکه یکی از امیدهای بالا برای قبولی با رتبه ی خوب بود متاسفانه هیچ جا قبول نشد ) پس برای مقابله با این قضیه من پیشنهاد میدم که کنکور رو یا شش ماه یکبار برگزار کنند تا اونیکه به هر دلیل خراب کرده لااقل یک سال ذهنش نم نکشه ! یا هم چند مرحله ای کنن یعنی مثلا جای یک مرحله آزمون چهار مرحله آزمون بگیرن که تاثیر هر آزمون ۲۵ درصد باشه . اینجوری هم استرس به همین نسبت تقسیم میشه و هم یکی اگه یه آزمون رو خراب کرد وقت برای جبرانش داره .. من به روش دوم اعتقاد بیشتری دارم .

سیستم سوم : انتخابات

سیستم انتخاباتی فعلی کشورمون باگ زیاد داره ( مثل خیلی از سیستم ها ! ) که من به این قضیه اصلا کاری ندارم اما نظری دارم که شاید به نظر تبعیض آمیز بیاد ولی برای پیشرفت و آینده ی مملکت لازمه . من میگم نباید رای همه ی افراد یکسان باشه ! کسانی که مدارک بالاتری دارن و در شهرهای بزرگتر زندگی میکنند باید ضریب بالاتری روی رایشون اعمال بشه . من نمیگم خدای نکرده اونی که تو دهات هست نمیفهمه اما باید قبول کرد شعور سیاسی کمتری نسبت به شهرنشین ها داره ( عکس این قضیه هم هست ها یعنی من که توی شهرم تو کارهای روستاییان باید ضریب دخالت کمتری داشته باشم ) تو یه کلام "کار رو باید سپرد دست کاردونش" و اگه به روستایی ها ضریب ۱ میدیم برای رایشون ٬به کسی که توی شهری بزرگ + با مدرک دکتری نشسته باید مثلا ضریب  ۱.۵ داده بشه و به همین نسبت ضرایب بین اقشار مختلف جامعه تقسیم بشه . به نظر من کسی که میگه این قانون تبعیض آمیز و ناعادلانه ست باید این سوال رو هم جواب بده که مگه ما امکاناتی عادلانه بین شهر و روستامون ایجاد کردیم که حالا حرف از عدالت زده میشه ؟!!

اینها همه نظرات من بود و اگه کسی انتقاد یا پیشنهادی برای بهتر شدن سیستم های پیشنهادی من داره خوشحال میشم نظرش رو بدونم ..

 (24 دی 1390)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هومن

ورژن موسیقی 2011 !

معمولا هر سال که میگذره همه میان جمع بندی میکنن اتفاقات روی داده در اون سال رو به تفکیک موضوع . تو این پست میخوام به بخش موسیقی غربی در سالی که گذشت و آلبوم های مورد علاقه ی خودم بپردازم .

۱- Pitbull با آلبوم  planet pit

فکر میکنم همه با من هم عقیده باشن که Pitbull رو به عنوان پدیده بلامنازع این سال باید لقب داد . البته ایشون استارت کارش ۲۰۱۱ نبوده ولی تو این سال به شهرت جهانی خیره کننده ای رسید که این سرعت پیشرفت رو مدیون پول خودش هست ! خواننده کوبایی-آمریکایی که واقعا به نظر من انقلابی تو صنعت موسیقی غرب بوجود آورد . آلبومی هم که منتشر کرد تو این سال با نام Planet Pit موفقیت خارق العاده ای داشت بطوریکه هفته ها آهنگ های مختلف این خواننده ی ۳۱ ساله تو جدول تاپ ۱۰ آیتونز جا گرفته بود . این خواننده تاکنون با خواننده های مطرحی مثل : J.LO , Enrique , Usher ,Ne-yo , T pain و .. کار مشترک موفق داده . به شخصه کل تابستون امسالم رو با آهنگ های پیتبول گذروندم !

۲- Inna با آلبوم I am the club Rocker

واقعا کی فکرش رو میکرد یک دختر از اروپای غربی اون هم رومانی که از بد بخت ترین کشورهای اروپاییه به اینجا برسه ؟! این دختر ۲۵ ساله با آلبوم جدیدش تو این سال کل پاییز امسالم رو تحت تاثیر خودش قرار داد و تو جدول تاپ ۱۰۰ مجله معروف بیلبورد اسم خودش و کشورش رو به خاطر آهنگ های Hit خودش ثبت کرد . کسی که از سال ۲۰۰۸ شروع میکنه و تو ۲۰۱۱ به اوج میرسه ارزشش رو داره که اسمش اینجا باشه . البته نباید از آهنگ سازی گروه Play & Win هم قافل بود که اکثر آهنگ های زیبای این روزها مخصوصا در اروپا کار اینهاست !

۳- Alexandra stan با آلبوم قوی Saxobeats

Alexandra Stan

یک رومانیایی دیگه ! این دختر ۲۲ ساله با سینگل معروف Mr.saxobeat خودش رو به همه ی دنیا رسوند .میگن ستارت که بدرخشه یعنی این . یادمه اوایل ۲۰۱۱ بود که این آهنگ رو دانلود کردم ولی هنوز که هنوزه نمیتونم یه روزم رو بدون گوش کردن به این آهنگ بگذرونم ! این آهنگ از اوایل ۲۰۱۱ تا الان توی تاپ ۱۰ آیتونز کشور آمریکا قرار داره و این یعنی یک شاهکار و یک رکورد بی نظیر !! علاوه بر این تو یک سال یک میلیون کپی از این آهنگ فروخته شده و البته تو کشورهای صاحب سبک موسیقی از جمله انگلیس با اون همه ادعاش جزو تاپ ۵ بوده . آلبوم جدیدش که تو آگوست ۲۰۱۱ منتشر شد یه چیزی بود تو مایه های ریمکس آهنگهای قبلیش .

۴- Taio Cruz با آلبوم TY.O

خواننده انگلیسی که وقتی با kylie minogue و Kesha آهنگ داد بیرون شهرتش جهانی شد . تو اکتبر ۲۰۱۱ آلبوم خودش رو داد بیرون که خیلی هم کولاک کرد واقعا ٬ مخصوصا آهنگ Hangover که با رپر آمریکایی معروف یعنی Flo Rida خوند اوج کارهاش محصوب میشه . من فکر نمیکنم این آلبوم رو کسی بشنوه و بگه بدم اومد !

5- Dev با آلبوم The Night the Sun Came Up

این خواننده ۲۲ ساله آمریکایی هم یکی از پر سرو صداترین خواننده های سالی که گذشت بود . آلبومش اوکتبر به بازار اومد و من رو حدود ۲ ماه درگیر خودش کرد . هنوز که هنوزه آهنگ هایی مثل Bass Down Low رو وقتی گوش میدم دیوونه میشم .فقط یک پدیده میتونه تو این سن کم با شرکت غول Universal قرارداد امضا کنه و موفق باشه که ارزش کارش رو نشون میده . من این دختر رو خیلی دوست دارم لعنتی !

6- Evanescence با آلبوم Evanescence

یک گروه راک آمریکایی که همه منتظر بیرون دادن آلبومشون در سالی که قول داده بودن یعنی ۲۰۱۱  بودند ! با آلبوم جدیدشون من رو به راک علاقه مند کردن ! من اصلا سبک راک یا متال یا الترناتیو دوست ندارم اما کارای این گروه رو به عنوان تنها گروه راک مورد علاقم گوش میکنم همیشه مخصوصا زمانیکه ذهنم خسته ست ..

7- Britney Spears با آلبوم Femme Fatale

خواننده ی مورد علاقه ی من با اون صدای اغوا کننده ی خاص خودش هم با آلبومی که مارچ ۲۰۱۱ بیرون داد من رو دیوونه کرد ! یادمه شب و روزم شده بود آهنگاش و زندگی کردم من با این آلبوم مثل همه ی آلبوم های قبلیش .. دو تا از آهنگهاش هنوز تو آیتونز من اجرا میشه : Gasoline و Criminal ! تو این سال ۳۰ رو رد کرد ولی با کنسرت بزرگش توی تورنتو نشون داد که هنوز حرف برای گفتن داره . من بارها این کنسرت رو تماشا کردم و هر سری که میبینمش روحم شاد میشه !!

اینم از ۷ تا از بهترین آلبوم های ۲۰۱۱ از دیدگاه من که خیلی برام خاطره ساز بودن و حالا ۱۰ تا از آهنگ های تک (سینگل) ۲۰۱۱ با توجه به آماری که Player آیتونزم از لپ تاپ و آی پادم بهم میده :

  1. Little B*ad Girl از David Guetta Ft Taio Cruz
  2. Got 2 Luv U از Sean Paul Feat. Alexis Jordan
  3. Shooting Star -Pa*rty Rock Remix از David Rush ft. LMFAO, Pitbull & Kevin Rudolf
  4. S&M-Remix از Rihanna Ft. Britney Spears
  5. Pause از Pitbull
  6. International lo*ve از Pitbull Ft chris brown
  7. Get Back از Alexandra Stan
  8. Di*rty Dancer از Enrique Iglesias Ft. Usher & Lil Wayne
  9. Lollipop-Radio Edit از Alexandra Stan
  10. The Beginning از Black Eyed Peas

اینم از این ! من همیشه خاطراتم رو با آهنگ به یاد میارم ! یعنی هروقت بخوام به دوران کنکور کارشناسیم برگردم آهنگ های اون دوره رو گوش میدم ٬ بخوام به دوران روزهای خوبم تو مسافرت مثلا سال پیش برسم آهنگهای اون موقع رو دوباره مرور میکنم . زندگی من به نوعی با آهنگ عجین شده و جدا نشدنیه . وقتی اعصابم خورده ولوم صدای آی پادم رو تا ته میبرم بالا ٬ وقتی مخم از درس هنگ میکنه دکمه پلی شافل نسل چهارمه که فشار داده میشه و هندزفریشه که میره تو گوشم .. به قول Black Eyed Peas :

Music is My Medicine !

(12 دی 1390)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هومن